سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قافیه
87/8/5:: 8:11 ع
(0)

وقتی ترانه خونمون بازی رو دست شب سپرد

وقتی که اسم شاعرا تو لیست قصه خط می خورد

نوشتن از سیاهیا کالای ممنوعه شدن

سپیده رفت ، غصه رسید ، واژه ی مهربونی مرد

 

یه مشت صدای فله ای ، تاجرای غزل فروش

رو زخم سرد زندگی ، اینم شده یه جور روپوش

حذفی واژه های سرخ ، تو قانون زنده به گور

شاعر بیداری شب ، رخت ترانت ُ بپوش

 

صد تا غزل قربونی ِ یه اسم تب دار شده بود

شعرای دست دومم صد دفعه تکرار شده بود

بارون نشیم تو این کویر ، دور دلُ خط بکشیم

دشت شقایقا پر از، سیمای خاردار شده بود

 

سر زدی از پشت غزل ، مث یه واژه بی بدل

جغد سیاه شعر ما ، پر زد و رفت از این محل

شاعر فصل برده گی ، قافیه دارِ شب شکن

ای تو امید خوندن و ، واژه به واژه بی دغل

 

از دل مردم بنویس ، ساقی ِ شعرای بهار

عدالت ُ ورق بزن ، تو کوچه باغ انتظار

جای ترانه گریه کن ، از همه دنیا گله کن

رو زخم این ترانه ها ، قافیه های نو بزار

 



ترجمه از وردپرس به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ